س س س
سلام بازم يه مدت نبودم آخي كه چقدر دلم واسه ش تنگ شده بود.
امتحانات ترم هم كه تموم و واحد هاي جديدم كه انتخاب شد و من اين ترم 22 واحد برداشتم! من ترم آخرم خدا كنه 22 واحدو پاس كنم چون ديگه حوصله دانشگاه رو ندارم/ 23 اسفند يعني پنج شنبه هم تولدمه و اصلا حال تولد گرفتنو ندارم از 23 سالگي خوشم نمياد ولي تولد 24 سالگيمو حتما جشن ميگيرم. اين روزا اتفاقاي عجيب غريبي داره مي افته كه من از آخرش بي خبرم من دارم يه ريسك بزرگ (شايد) ميكنم. نميدونم چمه؟ ولي آدما چقدر عجيبن و افكارشون و .... اين سه تا نقطه هايي كه ميذارم شده يه سبك جديد كه توو همين اتفاقا كشفش كردم.... به ياده شعرم كه طاها بعده عمري ميگه باعث پيشرفتم شده! نقطه سر خط!
خوب جمعه هم كه انتخاباته و منم يكي از اعضايي هستم كه پشت صندوق ميشينم و اطلاعات افرادو وارد ميكنم البته بايد چادر بزنم كه اينم يكي از بد بختي هامه! قراره چادر ملي يه نفرو بگيرم باز.
سال جديد هم كه داره مياد و خونه تكوني هاي مامانم كه همش از من كمك ميخواد. آخه من چكار كنم كه اينقدر توو كارام دقيقم! ديروز نوبت اتاق من بود هر چي بلا ملا بود سرم اوومد از پله افتادم/ تخت افتاد رو پام/ دستم زخم شد.... اينام بهوونه شد كه ديگه بقيه اش با خودشون...
راستي پايان نامه هم تموم شد و نمرات واحد عملي ام 20 شد ومن ديگه با استاد مهربونم كلاس ندارم از بد شانسيه امساله ديگه كه دارم ميبينم! امسال يه دختر فيس فيسو كه سال اولشه استاد شده افتاده واسه واحد عملي ما . اصلا بلد نيست كلاسو اداره كنه مام همش سر به سرش ميذاريم. توو فكر اين بودم واسه استادمون يه هديه به عنوان تشكر بخرم آخه نه تنها من همه بچه ها دوسش دارن خيلي باحاله تا حالام كه به من 20 ميداد خواستم كتاب بگيرم ولي نميدونم استادا چه كتابايي ميخونن مربوط به رشته خوشم نمياد يه چيز متفاوت! هر كي كتاب ميخونه بلده منو راهنمايي كنه يكي نه دوتا ![]()
خوب ديگه اينم از اين حرفي نموند يعني بودهاااا ولي نشد اينجا بنويسم/ دوستتون دارم همتونو / اونايي كه وبلاگمو هم ميخونن/ واونايي كه توو پيوندامن/ واوونايي كه نديدمشون و يا ديدمشون / واونايي كه توو اد ليستمن.
يا حق![]()
باي